_ بیا بریم
_ وایسا اول به بچه ها بگم که نترسن کیه در میزنه
_ باشه
به بچه ها گفتم و رفتم پیش آنتونیا
همونطور که داشتیم راه میرفتیم تا به در برسیم و اونجا از هم جدا شیم و من برم سمت در کشویی
گفتم: بچه ها خیلی از دستم عصبانی ن نه؟
_ متوسط رو به بالا
_ آممم چیکار کنم تا آخر که نمیتونم اونجا بمونم که
_ فردا بیا بیرون امشب یه جوری سعی میکنم آرومشون کنم زیاد اذیتتون نکنن
_ ممنون
به در رسیدیم که آنتونیا اشاره کرد دور شم تا نبیننم. درزد که در باز شد و رفت تو منم رفتم سمت در کشویی و رفتم تو آشپزخونه . منتظر موندم تا آنتونی سرشونو گرم کنه که بعد چنددقیقه اشاره کرد که برم . منم سریع از پله ها رفتم بالا و در اتاقو زدم
ابی: کیه؟
_ منم درو باز کن
ابی: باشه وایسا
در باز شد و رفتم تو
پیتزاهارو برداشتیم و شروع کردیم به خوردن و با گوشی فیلم گذاشتیم و دیدیم. پیتزاهاروکه خوردیم رفتیم تو دسشویی اتاق و کارای مربوطه رو انجام دادیم و دستامونو شستیم و
گرفتیم رو تخت دونفره خوابیدیم
********
صبح با داد زدن یکی تو گوشم بیدار شدم
_ کدوم خری اینکارو کرد ؟
الکس صدای عرعر از خودش در آورد و
گفت: من
_ چرا تو گوشم داد زدی؟
الکس : تنبل خانم ساعت 9 هست نمیخوای بیدار شی؟
_ عه کی 9 شد
_ پاشو زود باش
_ باشه
ابی: بچه ها صبحونه رو چیکار کنیم نمیشه رفت پایین که
_ چرا اتفاقا میریم پایین
الکس: میگیرن میزنمون
_ نگران نباش آنتونیا قرار بود یکم حرف بزنه و راضیشون کنه از کشتنمون بگذرن
ابی: اینطوری پس بهتره میتونیم بریم پایین
آماده شدم و باهم دیگه رفتیم پایین. به پله یکی مونده به آخر رسیدیم متوجه ما شدن
استفان: بالاخره مجرمای فراریمون از سوراخ موششون بیرون اومدن
کلاوس: بچه ها؟ بدویین
3 تامون دوییدیم سمت هال و اوناهم دنبالمون اومدن . کلاوس بهم رسید و پرتم کرد رو مبل
کلاوس: قلقلکشون بدین
شروع کرد به قلقلک دادنم که از خنده نفسم بالا نمیومد
_ کلاوس……بسه …. نفسم….. بالا نمیاد
کلاوس: تو منو با بادکنک میزنی هااا؟
دوباره شروع کرد به قلقلک دادنم
_ بابا غلط کردم ولم کن
یکم دیگه قلقلکم داد و بس کرد منم همونجا رو مبل ولو شدم
نگاهی به الکس و ابی انداختم که دیدم ابی از خنده جونی براش نمونده ولی بچه ها هرکاری میکنن الکس قلقلکش نمیاد
_ انقدر تلاش نکن اون قلقلکش نمیاد
الایژا: هرکسی نقطه ضعیفی تو قلقلک داره
دوباره شروع کردن به قلقلک دادنش که الکس انگار نه انگار. یه دفعه صدای زنگ در اومد که