پاییزه خزون
نفهمیدم چیشد ولی دل نازک و ورقه ای من تحمل اشکای یه مردو نداشت تحمل هیچیو نداشت به خودم که اومدم دیدم جفتمون تو بغل هم داریم اشک میریزیم اون اروم گریه میکرد من با صدای بلند سرشو نزدیک گوشم آورد با صدای گرفتش اروم پچ زد
_اون مرواریدارو حروم من نکن توت فرنگی ،من بی همه چیز چند روزه که کابوس این اشکای خوشگلتو میبینم ،شبو روزم از اون زجه هایی که اون روز میزدی سیاه بود ساحل ، میدونم لیاقته اینکه تو قلبت جایی داشته باشمو ندارم ولی چیکار کنم که خواهرم مثله خونه تو رگهامه ،ساحل جان بخشیدی منو ؟!
سکوت کردمو نمیدونستم چی باید بگم بهش ،گریم بند اومده بود و اروم تو بغلش بودم
لب زدم
_نمیدونم
سینه پهنو ورزشکاریشو از صورتم فاصله دادو دستاش و دو طرف صورتم قرار داد
_اگرم نبخشیم بهت حق میدم ،بشکنی دستی که خط رو صورتت بندازه ،قلم بشه اون دستی که چفت یقه آبجیم بشه
اروم گفتم
_نگو اینجوری
_پس هنوزم دوستم داری
_میشه کسی که باهاش ۱۹ سال از عمرتو گذروندی و دوست نداشته باشی ،دلگیرم ازت نه بخاطره کتکایی که خوردم و این پای علیلم دلخورم از بی اعتمادیت ،دلخورم از اینکه چرا همه چیز برای تو خوبه برای من بده ،تو خودت با شادی دوست نبودی !؟
صورتش توهم رفت و گفت
_من به تو بی اعتماد نیستم ،تا حالا چیزی به اسم ترسِ یه مرد به گوشت خورده ؟!آره میترسم از اینکه یکی پیش خودش فکرای ناجور بچینه برات ،میترسم اون اتفاقی نباید بیوفته و دامنت لکه دار بشه تو جوونی ،میدونم دوست داری خیلی چیزارو تجربه کنی ولی من از بی تجربگیت میترسم که خودت یه ردزی یه جایی به فنا بدی بره ،میترسم چون مامان بابا نیستن پس این یه کهنه منفیه که بعضیا راحت تر میتونن بهت نزدیک بشن ،من اگه چیزیم میگم میخوام تو آسیب نبینی ،چون ناراحتیت ناراحتیمه ،غمت شب سیاهمه ،تو دلت مهربونه فک میکنی همه مثله خودتن ولی عزیزه دلم شارلاتان زیاده که از سادگیه خواهر مهربونم سو استفاده کنه ،من فقط میخوام اثرم با کسی میخوای باشی به من بگو قبلش به خدا به کسی چیزی نمیگم ،میرم راجبش تحقیق میکنم اگه اکی بود که حله اگرم نبود میگم بکش بیرون این ادم در شان و ارزش تو نیست
عالیه خدا قوت