شب می شود آیدا می خواهد برود از پایین پله ها آریان
راصدامی زند:آریان کاری نداری؟من دارم می رم….آریان آماده
از پله هاپایین می آید آیدانگاهی به او می اندازد:ماشین دم
دره خودم می رم…آریان ابرویی بالا می اندازد:نه بریم اول
یجایی بعد می رسونمت…آیدانگاهی به دریای بی انتها می
اندازد دم اسکله تفریحی روی سنگ ها ایستاده اند انعکاس
چراغ ها روی آب زیبابود و دم اسکله خلوت کمی آنطرف تر
داخل آلاچیقی پسری گیتار می زند و می خواند آیدانیم نگاهی
به او می اندازد:به چی نگاه می کنی آیدا؟آیدانفسی عمیق می
کشد:چه تنها برای خودش داخل آلاچیق فضای نسبتا تاریک
گیتار می زنه بنظرم غمگین می خوانه…آریان:چرا اینجوری
فکرمی کنی؟می تونی از یک زاویه دیگه بهش نگاه کنی!
آیدا:دقیقا چه زاویه ای؟تنها توی تاریکی آهنگ غمگین برای
کسی که نیست بایه دوچرخه دیگه چجوری نگاه کنم؟آریان
لبخندی می زند:خب چرافکرمی کنی به کسی که نیست؟
شایدداره برای خوش تمرین می کنه..صدای بوق و جیغ از آن
سمت خیابان می آید صدابه قدری بلندبود که پسر گیتازن چند
لحظه از زدن دست می کشد عروسی است آیدالبخندی می
زند:آخر نمی خواستی بگی چی شده؟آریان دستی داخل
موهایش می کشد:آیدا ببین دلیل جداشدن من از
حورادوتاچیزبود اولیش اینکه حورا زندگی اون ورآب روبه
اینجا ترجیح می داد ولی من نمی تونستم فرصت و همه
چیشم بود ولی اینجاروواقعا دوست دارم و دومیش اینکه
من…من نمی تونم……
*۲۰۱۵-تهران-آیدا*
باصدازدن هایش به خودم می آیم:چراازاین زاویه بهش نگاه
می کنی؟نفسب عمیق می کشم دستی به پیشانی ام می کشم
عرق کرده:اوکی کاری نداری؟از این تعییر من جامی
خورد:خوبی آیدا…زیرلب چندبار می گویم آره وبعد قطع می
کنم گوشی را درون سینه ام می فشارم چرا بازندگی خودش
اینگونه کرد؟بلافاصله گوشی ام می لرزد:فردا میام دنبالت بریم
رامسر..حالش خوب بود؟تلفن هتل زنگ می خورد روی اعصابم
راه می رود:الو..بله…پذیرش:خانم سهرابی یه آقایی داخل
لابی منتظر شما هستن…عصبی زیرلب می گویم:به من چه؟
مگه مردم آزاره؟زن پذیرش خنده اش را می خورد خطاب به
شخصی می گوید:ایشون فکرکنم تازه از خواب بیدارشدن می
خوان خودتون باهاشون صحبت کنید؟صدای خندان تیرداد
مانع حرفم می شود:خانم خوش خواب مگه قرار نبود امروز
آماده باشی؟ازخواب بیدارشدم و عصبانی ام:خب که چی؟
دوباره می خندد:پایین منتظرتم…محکم درب ماشین را به هم
می کوبم:بادربدبخت چکارداری؟دندان قورچه ای می کنم:ببینم
تو می ذاری من یک روز بخوابم؟با شیطنت ابرویی بالا می
اندازد:خیرررر..چشمانم را در حدقه می چرخانم و کمربندم را
می بندم حرکت می کند.
سلام عالی بود
سلام میسیی یلداجون♥️
عالی👌
میسیی دریاجون♥️💋
عالیی عزیزم ♥️♥️
عالییی عزیزم ♥️♥️♥️
میسیی قربونت💋♥️