تو تموم این مدت فقط گریه میکردم و صورتم و چنگ میزدم دیگه خبری از اون سستی چمد دقیقه ی پیش نبود احساس میکردم شبیه به یه بادکنک شدم که هر لحظه ممکنه به هوا بره
با ترس به جسمم نگاه کردم
تهمینه :تروخدا پاشو خواهش میکنم ، من نمیخوام بمیرم من میترسم
با ترس به اطراف نگاه کردم هیچ رفت و امدی وجود نداشت و این منو بیشتر میترسوند
مدتی گذشت که حضور کسی و اطرافم حس کردم نمیدیدمش اما مطمعن بودم یکی هست
لحظه ای صدایی پشت سر شنیدم
صدا:سلام
صدای دخترونه و نازکش تنم و لرزوند
با ترس از جا بلند شدم و به اطراف نگاه کردم
تهمینه :س… سلام
صدا:نترس تو نمردی
تهمینه :تو کی هستی کجایی
صدا:هنوز زمان دیدارمون فرا نرسیده
تهمینه:من دارم میمیرم
صدا :نه تو نمردی فقط روحت از کالبد فیزیکت خارج شده
تهمینه :چی چرا ؟!
صدا:به خاطر حملات دیشب متاسفانه بعد از اینکه به خواب رفتی حصار شکسته شد و تو مورد حمله قرار گرفتی انرژیت تحلیل رفته و روحت اسیب دیده
تهمینه :تو کی هستی از کجا بدونم دروغ نمیگی
صدا :من تیدام
تهمینه :تیدا من میترسم
همون لحظه احساس کشیده شدن بهم دست داد روی هوا معلق بودم (نمیدونم شاید من اینطور حس میکردم )از ترس جیغ کشیدم
تهمینه:نمیخوام بمیرممممم ،کمکم کن
کم کم چسم هام همه جا رو تار دید و کامل دیدم و از دست دادم ….
چشم هام و سریع باز کردم انگار بهم برق وصل کرده باشن تو جام سیخ نشستم به اطراف نگاه مردم توی پذیرایی روی مبل نشسته بودم با ولع اکسیژن و وارد ریه هام میکردم
به سر و صورتم دست کشیدم پتو رو کنار زدم و از جا بلند شدم هنوز یک قدم بر نداشته بودم که پام پیچ خوردو به زمین افتادم اشک از چشم هام مثل سیل میبارید
تهمینه :تیدااااا، تیداااااااااا
نمیدونم چرا تیدا رو صدا میزدم شاید به خاطر این بود که فکر میکردم هیچ کس به جز اون منو نمیبینه
مامان و تیرداد همراه با زن عمو سریع به سمتم اومدن
مامان :دخترم چیشده ؟
تهمینه :مامان من مردم ، من مردم
گریه امونم و بریده بود
مامان :دختر چرا چرند میگی خواب بد دیدی حتما
تهمینه :نه من مردم
همون لحظه محمد همراه با بابا و عمو شاهپور وارد پذیرایی شدن
بابا :چیشده
همینطور که به اطراف نگاه میکردم گفتم :تیدا کجاست؟!
از همون فاصله قیافه ی متعجب محمد و میدیدم
…..
این خودتی
کی ؟!
اگهه یه روز جن ببینم چکار کنم
هیچ جنی بی دلیل خودش و بهت نشون نمیده
اگه دیدی اولین کاری که میکنی صلوات میفرستی و در اویل موقعیت پیش یه جن گیر میری
این بنده خدا که مورد تجاوز جن قرار گرفته(منظورم تهمینه است) خودتی؟
تهمینه چند سالته؟
میتونم شماره ات رو داشته باشم؟
https://t.me/Queen_tahmeneh
ایدی تلگرامم
۱۹
داستان زندگی خودمه 😒😔
واقعا چه جالب
من ۱۲ سالمه
و تلگرام ندارم
ولی روبیکا
و واتساپ دارم
هر چی سوال داری بپرس همینجا عزیزم 💚..